خب بله، یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظه‌ی صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمی‌دانیم ما که شما شرکت کنید. این را گفتیم. خب یک چیز عادی است. انسان بایستی آن چیزی را که می‌بیند و می‌فهمد و فکر می‌کند که به نفع برادر مؤمن‌اش است باید به او بگوید دیگر. ما هم اوضاع کشور را خب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدم‌ها هم، بخصوص آدم‌هایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند، بیشتر و بهتر از دیگران می‌شناسیم. با ملاحظه‌ی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه می‌کند که آقا شما اگر در این مقوله وارد شدید، این دو قطبی در کشور ایجاد می‌شود. دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمی‌دانم شما وارد بشوید. بله، این چیز خیلی مهمی که نیست. این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است. بله، ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خب حالا این مایه‌ی اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو. (1395/07/05)


در متن بالا میبینم که حضرت آقا در قسمتی از بیاناتشان آقای احمدی نژاد را با عنوان برادر مومن نام برده است و این برای ما هم مایه مباهات است که به مدت 8 سال رئیس جمهوری مومن داشته ایم اما میبینیم که در ادامه هم ایشان تکرار کرده اند که "برادران مومن" و من این برداشت را میکنم که بقیه طرف ها و مسئولینی که در مقابل آقای احمدی نژاد هستند هم مومن هستند و حضور آقای احمدی نژاد موجب وحدت شکنی بین مومنان می‌شده است اما میبینیم که دوست داران آقای احمدی نژاد قسمتی از بیانات ولی را گرفته اند و قسمت دیگر را نمیبینند و از آن برای توهین به دیگران استفاده  میکنند. که نمونه های آن را در فضای مجازی میبینیم.